برچسب : نویسنده : acheragh13d بازدید : 159 تاريخ : دوشنبه 16 اسفند 1400 ساعت: 15:49
دستم را گرفتهای، تکرار میکنی نترس. من سایهی وحشت همهی اتفاقهای نیفتاده و ممکنم. هی تکرار میشوم در خودم. نترس، نترس، باید مبارزه کنی و پیروز باشی.
در همین حوالی...برچسب : نویسنده : acheragh13d بازدید : 135 تاريخ : دوشنبه 16 اسفند 1400 ساعت: 15:49
اصلاً لعنت به همه چیز درحالیکه ذهنم خالی شده از همه چیز. سرد، کرخت، نمور و خوابآلوده. در همین حوالی...
برچسب : نویسنده : acheragh13d بازدید : 143 تاريخ : دوشنبه 16 اسفند 1400 ساعت: 15:49
گاو كشيده ام روي تخم مرغ عيد. سبزه ي عدس سبز كرده ام، كوچك است، به اندازه ي يك ظرف با طول يك انگشت و عرض نصف آن. سنجد و سماق و سركه دارم، سكه و سيب و سير هم همه جا هست. شايد توي بازار گلفروش ها سنبل هم پيدا كنم. آينه ي كوچك چوبي خريده ام به يك جفت شمعدان شيشه اي كوتاه. ميهمان ايراني داريم براي سال تحويل كه مي شود پنج و نيم عصر اينجا. هرجور هست دارم رشته هاي اتصال به خاطراتم را وصله و پينه به هم ميدوزم شايد كم شود از دلتنگي.
در همین حوالی...برچسب : نویسنده : acheragh13d بازدید : 148 تاريخ : دوشنبه 16 فروردين 1400 ساعت: 21:50